و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! الله را بپرستید، که معبودی جز او برای شما نیست، او شما را از زمین پدید آورد، و شما را در آن به آباد کردنش گمارد، پس از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید (و توبه کنید) همانا پروردگارم نزدیک (و) اجابتکننده است»
گفتند: «ای صالح! پیش از این ما به تو امید میداشتیم، آیا ما را از پرستش آنچه نیاکانمان میپرستیدند، باز میداری؟ و به راستی ما از آنچه ما را به سوی آن دعوت میکنی سخت در شک و تردید هستیم».
گفت: «ای قوم من! به من خبر دهید که اگر من دلیل (و حجت) آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و از جانب خود رحمتی به من عطا کرده باشد، پس اگر نافرمانی او کنم، چه کسی مرا در برابر الله یاری میکند؟! پس شما جز زیان بر من نخواهید افزود.
ای قوم من! این ماده شترِ الله است، که برای شما نشانهای است، پس بگذاریدش در زمین الله بچرد، و هیچ آزاری به آن نرسانید، که (آنگاه) عذابی نزدیک شما را فرا گیرد».
پس آنها، آن (ماده شتر) را پی کردند، آنگاه (صالح به آنها) گفت: «سه روز در خانههایتان بهرهمند گردید، (و بعد از آن عذاب خواهد آمد) این وعدهای است که دروغ نخواهد بود».
پس چون فرمان (عذاب) ما فرا رسید، صالح و کسانیکه با او ایمان آورده بودند، به رحمتی از (سوی) خویش (از آن عذاب) و از رسوایی آن روز نجات دادیم، بیگمان پروردگار تو همان قوی پیروزمند است.
پس چون دید دستانشان به سوی آن نمیرسد (و نمیخورند) به آنها گمان بد برد، و (در دل) از آنان احساس ترس کرد، (فرشتگان) گفتند: «نترس، بیشک ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم».