٥١

و آن‌ها را از مهمانان ابراهیم خبر ده.

— Hussein Taji Kal Dari

٥٢
چون بر او وارد شدند، و سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: «همانا ما از شما می‌ترسیم»

— Hussein Taji Kal Dari

٥٣
گفتند: «نترس، بی‌گمان ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم»

— Hussein Taji Kal Dari

٥٤
(ابراهیم) گفت: «آیا به من (این) بشارت می‌دهید با اینکه پیری به من رسیده است؟ پس به چه چیز بشارت می‌دهید؟!».

— Hussein Taji Kal Dari

٥٥
گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم، پس از نا امیدان نباش».

— Hussein Taji Kal Dari

٥٦
(ابراهیم) گفت: «و چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نا امید می‌شود؟!».

— Hussein Taji Kal Dari

٥٧
(آنگاه) گفت: «پس ای فرستادگان (الله) مقصود شما چیست؟».

— Hussein Taji Kal Dari

٥٨
گفتند: «همانا ما به سوی قوم گنهکار فرستاده شده‌ایم (تا آن‌ها را هلاک کنیم).

— Hussein Taji Kal Dari

٥٩
جز خاندان لوط که ما حتماً همۀ آن‌ها را نجات خواهیم داد.

— Hussein Taji Kal Dari

٦٠
مگر همسر او که مقدر داشتیم او قطعاً از بازماندگان (و هلاکت شوندگان) باشد».

— Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders