و (به یاد آورید) زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با (به پرستش) گرفتن گوساله به خود ستم کردهاید، پس بهسوی آفریدگار خود باز گردید و توبه کنید، و خود را (همدیگر را) بکشید، این کار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است». آنگاه الله توبه شما را پذیرفت، زیرا که او توبهپذیر مهربان است.
و (به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: «ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم، مگر اینکه الله را آشکارا ببینیم». پس صاعقه شما را گرفت، در حالیکه مینگریستید.
و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم، و «من» (ترنجبین) و «سلوی» (بلدرچین) را بر شما فرو فرستادیم، (و گفتیم): «از پاکیزههایی که به شما روزی دادهایم؛ بخورید» (ولی شما کفر ورزیدید). آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مینمودند.
و (به یاد آورید) هنگامی را که گفتیم: «به این شهر (= بیتالمقدس) وارد شوید، و از نعمتهای آن از هر جا که میخواهید به فراوانی بخورید، و با خشوع و فروتنی به دروازه در آیید و بگویید: «خواسته ما آمرزش گناهان است» تا گناهان شما را ببخشیم، و به نیکو کاران فزونتر میبخشیم».
آنگاه ستمگران این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند (و به جای آن کلمۀ مسخرهآمیزی گفتند) لذا بر ستمگران در برابر این نافرمانیشان، عذابی از آسمان نازل کردیم. [رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «به بنی اسرائیل گفته شد: آنگاه آنان با نشیمنگاههایشان خزیدند و عقب عقب وارد شدند، و به جای (حِطَّةٌ) (گناهان ما را ببخش) گفتند: (حِنّطَةٌ) حَبَّةٌ فَي شَعْرَةٍ، دانهای در جو». (صحیح بخاری: ]
و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی برای قوم خویش، آب خواست، پس گفتیم: «عصای خود را بر سنگ بزن» آنگاه دوازده چشمۀ آب از آن جوشید، و هر گروهی آبشخور خود را دانست، (و گفتیم): «از روزی الله بخورید و بیاشامید، و در زمین به تباهی مکوشید».