٦١

موسی به آن‌ها گفت: «وای بر شما! بر الله دروغ نبندید، که شما را با عذابی نابود می‌سازد، و یقیناً کسی‌که (بر الله) افترا بندد، ناکام (و ناامید) می‌شود»

Hussein Taji Kal Dari

٦٢
پس آن‌ها در کار‌شان میان خود اختلاف کردند، و راز‌شان را پنهان داشتند.

Hussein Taji Kal Dari

٦٣
گفتند: «مسلماً این دو (نفر) جادوگرند، می‌خواهند شما را با جادو‌شان از سرزمینتان بیرون کنند، و آیین (و راه و رسم) برتر شما را از بین ببرند.

Hussein Taji Kal Dari

٦٤
پس (همۀ) حیله (و تدبیر) خود را گرد آورید (و به کار بندید) سپس در یک صف (برای مبارزه) بیایید، و به راستی امروز کسی رستگار خواهد شد که چیره (و غالب) گردد.

Hussein Taji Kal Dari

٦٥
(ساحران) گفتند: «ای موسی! یا این است که (اول) تو (عصا را) بیفکنی یا آنکه ما کسانی باشیم که اول بیفکنیم؟!»

Hussein Taji Kal Dari

٦٦
(موسی) گفت: «بلکه، (شما) بیفکنید» پس ناگهان ریسمان‌هایشان و عصا‌هایشان از (اثر) سحر‌شان چنان به نظرش رسید که حرکت می‌کند (و می‌دوند)

Hussein Taji Kal Dari

٦٧
پس موسی در دل خود ترسی احساس کرد که (مبادا در ایمان مردم خللی ایجاد شود).

Hussein Taji Kal Dari

٦٨
گفتیم: «نترس! مسلماً تو (غالب و) برتری،

Hussein Taji Kal Dari

٦٩
و آنچه را که در دست راست خود داری بیفکن، تا (تمام) آنچه را که ساخته‌اند، ببلعد، بی‌شک آنچه ساخته‌اند، تنها مکر ساحر است، و ساحر هر جا رود رستگار (و موفق) نخواهد شد».

Hussein Taji Kal Dari

٧٠
(پس موسی عصای خود را افکند، ناگهان به مار بزرگی تبدیل شد و همۀ آن‌ها را که ساخته بودند بلعید) آنگاه ساحران (همگی) به سجده افتادند، گفتند: «(ما) به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم».

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders