١١

پس (او) از محراب (= جایگاه عبادتش) بر قومش بیرون آمد، آنگاه به آن‌ها اشاره کرد که: صبح و شام (الله را) تسبیح گویید».

Hussein Taji Kal Dari

١٢
(الله فرمود:) ای یحیی! کتاب (تورات) را با قوت (و جدیت) بگیر، و در کودکی به او دانش (و نبوت) دادیم.

Hussein Taji Kal Dari

١٣
و (نیز به او) شفقت و پاکیزگی از جانب خود (عطا کردیم). و (او) پرهیزگار بود.

Hussein Taji Kal Dari

١٤
و (او) نسبت به پدر و مادرش نیکو کار بود، و سرکش (و) نافرمان نبود.

Hussein Taji Kal Dari

١٥
و سلام بر او باد، روزی‌که متولد شد، و روزی‌که می‌میرد، و روزی‌که زنده برانگیخته می‌شود.

Hussein Taji Kal Dari

١٦
و در (این) کتاب (قرآن) مریم را یاد کن، هنگامی‌که از خانواده‌اش کناره گرفت، (و در) ناحیۀ شرقی (بیت المقدس) مستقر شد.

Hussein Taji Kal Dari

١٧
پس میان خود و آن‌ها پرده‌ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (= جبر ئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد.

Hussein Taji Kal Dari

١٨
(مریم) گفت: «همانا من از (شر) تو، به (الله) رحمان پناه می‌برم، اگر تو پرهیزگار هستی».

Hussein Taji Kal Dari

١٩
(فرشته) گفت: «یقیناً من فرستادۀ پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه‌ای به تو ببخشم».

Hussein Taji Kal Dari

٢٠
(مریم) گفت: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی‌که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است، و هرگز (زن) بدکاره‌ای (هم) نبوده‌ام؟!».

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders