٥١

و فرعون در (میان) قوم خود ندا داد، گفت: «ای قوم من! آیا فرمانروایی مصر، و این نهر‌ها که زیر (کاخ) من روان است، از آنِ من نیست؟! آیا نمی‌بینید؟!

Hussein Taji Kal Dari

٥٢
بلکه من بهترم، از این مردی که خوار است، و نمی‌تواند درست سخن بگوید.

Hussein Taji Kal Dari

٥٣
پس چرا بر او دستنبدهای طلا فرو فرستاده نشده، یا (چرا) فرشتگان صف کشیده همراه او نیامده‌اند، (تا او را یاری کنند)؟!».

Hussein Taji Kal Dari

٥٤
پس (فرعون) قوم خود را (بی‌خرد و) سبک شمرد، پس آن‌ها از او اطاعت کردند، بی‌گمان آن‌ها گروهی فاسق بودند.

Hussein Taji Kal Dari

٥٥
پس چون ما را به خشم آوردند از آن‌ها انتقام گرفتیم، و همگی‌شان را (در دریا) غرق کردیم.

Hussein Taji Kal Dari

٥٦
آنگاه آن‌ها را در شمار گذشتگان و عبرتی (برای آیندگان) قرار دادیم.

Hussein Taji Kal Dari

٥٧
و چون (دربارۀ آفرینش) فرزند مریم مَثَلی زده شد، ناگهان قوم تو از آن (شادی کنان) داد و فریاد زدند.

Hussein Taji Kal Dari

٥٨
و گفتند: «آیا معبودان ما بهترند یا او؟». آن‌ها آن (مثل) را جز برای جدال (و لجاجت) با تو نزدند، بلکه آن‌ها گروهی ستیزه جویند.

Hussein Taji Kal Dari

٥٩
او (=عیسی) جز بنده‌ای نبود که ما بر او نعمت بخشیدیم، و او را (مایۀ) عبرت برای بنی اسرائیل گرداندیم.

Hussein Taji Kal Dari

٦٠
و اگر می‌خواستیم به جای شما فرشتگانی قرار می‌دادیم که در (روی) زمین جانشین (شما) باشند.

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders