٢١

سپس نگاهی افکند.

Hussein Taji Kal Dari

٢٢
آنگاه چهره درهم کشید و روی ترش کرد.

Hussein Taji Kal Dari

٢٣
سپس (به حق) پشت نمود و تکبر ورزید.

Hussein Taji Kal Dari

٢٤
آنگاه گفت: «این (قرآن) چیزی جز جادویی که (از دیگران) آموخته شده، نیست.

Hussein Taji Kal Dari

٢٥
و این (چیزی) جز گفتار بشر نیست».

Hussein Taji Kal Dari

٢٦
به زودی او را به سقر (جهنم) درخواهم آورد.

Hussein Taji Kal Dari

٢٧
و تو چه دانی «سقر» چیست؟!

Hussein Taji Kal Dari

٢٨
(آتش سوزانی که) نه (چیزی را) باقی می‌گذارد و نه (چیزی را) رها می‌کند.

Hussein Taji Kal Dari

٢٩
پوست را (دگرگون کرده و) می‌سوزاند.

Hussein Taji Kal Dari

٣٠
برآن (آتش) نوزده (فرشته) گمارده شده است.

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders