١١١

(آنگاه به فرعون) گفتند: «او و برادرش را بازداشت کن، (و مهلت دهید) و جمع‌آوری کنندگان را به (همۀ) شهرها بفرست.

Hussein Taji Kal Dari

١١٢
تا همۀ ساحران دانا (و ماهر) را به نزد تو بیاورند.

Hussein Taji Kal Dari

١١٣
و ساحران نزد فرعون آمدند، گفتند: «آیا اگر ما پیروز شدیم، پاداشی برای ما خواهد بود؟».

Hussein Taji Kal Dari

١١٤
(فرعون) گفت: «آری! بتحقیق شما از مقربان خواهید بود».

Hussein Taji Kal Dari

١١٥
(روز موعد فرا رسید، ساحران) گفتند: «ای موسی! یا نخست تو (عصای خود را) بیفکن، یا ما (ابزار خود را) می‌افکنیم».

Hussein Taji Kal Dari

١١٦
(موسی) گفت: «شما بیفکنید» چون (ابزار خود را) افکندند، چشم‌های مردم را افسون کردند و آن‌ها را ترساندند، و سحر عظیمی (پدید) آوردند.

Hussein Taji Kal Dari

١١٧
و (ما) به موسی وحی کردیم که: «عصای خود را بیفکن» پس ناگهان آن (عصا، به صورت اژدهای درآمد) آنچه را که به دروغ بر ساخته بودند، می‌بلعید.

Hussein Taji Kal Dari

١١٨
آنگاه حق آشکار (و پیروز) شد و آنچه آن‌ها (ساخته بودند و) انجام می‌دادند باطل گشت.

Hussein Taji Kal Dari

١١٩
پس در آنجا (فرعون و فرعونیان همگی) مغلوب شدند و خوار و زبون بازگشتند.

Hussein Taji Kal Dari

١٢٠
و ساحران به سجده افتادند.

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders