و (نیز) هنگامیکه گروهی از آنان گفتند: «ای اهل یثرب! اینجا جای ماندن شما نیست، پس (به خانههای خود) برگردید» و گروهی از آنان از پیامبر اجازۀ (بازگشت) میخواستند، میگفتند: «بیشک خانههای ما بی حفاظ است» در حالیکه بی حفاظ نبود، آنها فقط میخواستند (از جهاد) فرار کنند.
و اگر (لشکر دشمنان) از اطراف مدینه بر آنان وارد میشدند (و خانههایشان را محاصره میکردند) سپس پیشنهاد بازگشت به کفر و شرک (به آنها) میکردند، قطعاً میپذیرفتند، و جز اندکی برای (انتخاب) آن درنگ نمیکردند.
(ای پیامبر!) بگو: «چه کسی است که شما را از (ارادۀ) الله حفظ میکند، اگر (او) برای شما بدی اراده کرده باشد، یا رحمتی برای شما اراده کرده باشد؟!» و آنها برای خود جز الله هیچ دوست و یاوری نخواهند یافت.
(در حالیکه) آنها بر شما بخل میورزند، پس هنگامیکه (زمان) ترس (پیش) آید، میبینی که به تو نگاه میکنند، در حالیکه چشمهایشان (در حدقه) میچرخد، مانند کسیکه از (سکرات) مرگ بی هوش شده باشد، پس چون ترس (و وحشت) بر طرف شد، شما را با زبانهای تیز (و تند خود) میرنجانند، در حالیکه بر مال (غنایم) سخت حریص و آزمندند، اینان (هرگز) ایمان نیاوردهاند، لذا الله اعمالشان را تباه (و نابود) کرد، و این (کار) بر الله آسان است.
آنها گمان میکنند که (لشکریان) احزاب (هنوز) نرفتهاند، و اگر (لشکریان) احزاب (بار دیگر) بر گردند، آرزو میکنند، ای کاش! آنان در میان اعراب بادیهنشین بودند، که از اخبار شما جویا میشدند، و اگر در میان شما باشند؛ جز اندکی پیکار نکنند.