٢١

و (نیز) در وجود خودتان، آیا نمی‌بینید؟

Hussein Taji Kal Dari

٢٢
و رزق (و روزی) شما، و آنچه به شما وعده داده می‌شود در آسمان است.

Hussein Taji Kal Dari

٢٣
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آن (وعده‌ها) حق است، همان گونه که شما (با یکدیگر) سخن می‌گویید.

Hussein Taji Kal Dari

٢٤
(ای پیامبر) آیا خبر مهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است؟!

Hussein Taji Kal Dari

٢٥
آنگاه که بر او وارد شدند و گفتند: «سلام» (ابراهیم در جواب) گفت: «سلام» (و با خود گفت:) گروهی نا شناس هستید».

Hussein Taji Kal Dari

٢٦
پس پنهانی به سوی همسرش رفت و گوسالۀ (بریان شده) فربهی (برای آن‌ها) آورد.

Hussein Taji Kal Dari

٢٧
سپس آن را به آنان نزدیک کرد، و گفت: «آیا نمی‌خورید؟».

Hussein Taji Kal Dari

٢٨
پس (چون دید دست به سوی غذا دراز نمی‌کنند) از آن‌ها احساس ترس (و وحشت) کرد، (آن‌ها) گفتند: «نترس (ما فرستادگان پروردگار تو ایم)» و او را به (تولد) پسری دانا بشارت دادند.

Hussein Taji Kal Dari

٢٩
آنگاه همسرش (ساره) فریاد زنان پیش آمد و به صورت خود زد و گفت: «(من) پیر زنی نازا هستم (چگونه فرزند می‌زایم؟!) [ آن زمان حضرت ساره علیها السلام ساله بود. (تفسیر قرطبی 17/47).]».

Hussein Taji Kal Dari

٣٠
(فرشتگان) گفتند: «پروردگار تو این چنین فرموده است، و بی‌گمان او حکیم داناست».

Hussein Taji Kal Dari

Notes placeholders